فاطمه رجبزاده|بروجرد- خبرنگار
کمتر از این دست خبرها منتشر میشود؛ خبرهایی که واقعیتها را به زبان کلمات میآورد و نشان میدهد ذرهبین دستگاههای نظارتی کدر نشده.
در واقع گاهی سیستم نظارتی دستگاههای دولتی به این نتیجه میرسد که افشاگری هم میتواند اهرمی برای کنترل مدیران یا پیشگیری از وقوع تخلف باشد. در واقع با این استدلال هرچند افشاگری با خود موجی از بدبینی به همراه میآورد، اما میتواند پایانی برای تکرار باشد.
البته گاهی برخی گزارشهای دستگاههای نظارتی، فهرستی از عملکرد آن مجموعه است و برخی هشدارها و اخطارها به مدیران و تصمیمگیرندگان سازمان در قالبی کلی و بدون نام اعلام میشود. با این حال همین اقدام هم میتواند گامی به سمت اصلاح معایب و تکرار نشدن تخلف باشد.
بازرسی کل خراسان شمالی هم در اقدامی کمتر دیده شده، این ماه اعلام کرده است سال گذشته به 20 مدیر کل این استان به دلایل کمکاری و ارتکاب برخی تخلفها هشدار داده است و این روند نظارت همچنان ادامه دارد. 21 پرونده هم امسال تشکیل و مستندهای آن در نتیجه بازرسی از دستگاههای دولتی استان جمعآوری شده و البته ممکن است درباره موارد مختلف تخلفها باشد.
این خبر یعنی در بالاترین سطح یک دستگاه دولتی، جایی که هر کسی نمیتواند به آن ورود کند و بر مسند مدیریتی بنشیند، فردی رفتوآمد میکند که هر از گاهی از مسیر درست منحرف میشود. شاید مهم باشد این تخلفها شامل چه انواعی است، اما به طور کلی از هر نوع که باشد، میتواند آسیبی به بخشهای مختلف سازمان وارد کند.
به عنوان مثل وقتی استاندار خراسان شمالی اخطار میدهد که مدیران کمکار در جذب اعتبار کارت قرمز میگیرند، در واقع خبر از نوعی تخلف میدهد؛ تخلفی که میتواند یک استان را در بهرهمندی از اعتباری که سهم مردم است، محروم کند. تخلفی که با عنوان «کمکاری» مطرح میشود، یک سازمان را از اهداف و ماموریتهایش در کوتاهمدت و چه بسا بلندمدت دور میکند.
ضربه همین کلمه کوتاه ترکیبی، وقتی از سوی مغز سیستم وارد شود، بسیار سنگین و گاه جبرانناپذیر است. به علاوه آقای مدیر چون ماهی قرمزی در تنگ بلورین است و نگاه عوامل درون سازمانی به حرکاتش متمرکز شده است.
در این شرایط چطور میتوان انتظار داشت رطب خورده منع رطب کند و این ویروس قوی تخلف به دیگر سطوح سازمانی سرایت نکند؟
مدیرکلها اشتباه نمیکنند
در همینه زمینه :